۱۳۹۳ مهر ۴, جمعه


تیغ از من نمی‌‌رفت


 اینجا منم
 کوچه پس از کوچه وای باریدن
 هیچ مگو
 می‌‌خواستی‌ تنم را عکسانی باشی
‌ صندلی خالی‌ کنارم جای هیچکس نیست
 جای مردمک‌های منم
 من نبودم
 پرده آبی‌ کنار نمی‌‌رود آینه
 سه تار از آیه‌های جیبم
 می‌‌روم تا خودم
 من هدهدم حضور برگه‌ آزادی
 از دو سال زندان بابایم آرزوست
 مامان گفته از امروز مرد خونه منم
 چند ساله بودی
 توی کدام خیابان نفس می‌‌کشیدی
 خط خطی‌ روی شیشه
 صدا دار می‌‌آمدی
 تصور خواهی‌ کرد صدا را
 سفره ی انتظار می‌‌کشیدم
 اینجا منم
 می‌‌شنوم
 می‌‌بوسمت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر