۱۳۹۳ تیر ۲۷, جمعه


مستوری در خواب گمشده

 یک شعر قدیمی

‌ حالیا جام جز سر
 بس سینه ی من بنده ی بر
 که یعنی‌ تا شرمسار نمرده‌ام
 جنگ یعنی‌ از دست دادنت
 اتوبان همّت از رویم گذشت می‌‌کند
 ساعت دقیقا بیست و یک و حدیث آرزومندی
 حافظ در شعر دردی کشم
 افتاده است
 خیابان شاهین شمالی
‌ خسته و کوفته
 بدون غلط‌های دستوری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر