۱۳۹۳ شهریور ۷, جمعه

از قدیم و ندیم ٬از پدر و مادر و عمه و اجداد٬تنها نصیحتی که شنیدم این بوده که: بچه جان نکن این کارو ٬ نرو به این راه که سرت می خوره ب سنگ.
خدا بیامرزها خبر ندارند که خانه ایی که الان بنده در ان به سلامتی مسکن دارم را ازهمان سنگهایی ساخته ام که سرم یکروز بهشان خورده بود.
فقط  به این فکر می کنم که اگر همان یک نمه مراعات را هم نمی کردم خداوکیلی الان یک ویلا داشتم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر