۱۳۹۳ مرداد ۱۷, جمعه


لو می‌‌آید

 می‌‌خوری؟
 فحش؟
 دلم کدام شور می‌‌زند
 خاکی ام...برایم دست می‌‌دهانی
 تو کلاه برداری
 شام را برای فکرت
 فا را بعلاوه ی تو
 اصلا من هیچ کاری/کاره‌ای
 کرّ شدی؟
 مردی ؟
کافی‌ نیست تمام خر
 ببخشید
 از اینو بگو لبش را گرفت
 زورش به زوربا که خیری کجاست
 با خودکار بدرقه ‌اش / من را رها کن
 منهای کجای کجا بودی چرا با شور
 چرا بودی
 پای تخت آلوده
 رجز‌های مار
 لوبیا اینجاست
 اینجاست که خورشید کمتر از یک ثانیه
 اصلا من از شوخی‌ خوشم
 نه
 تردید
 اژدر نگهبان است
 آبان هستیم
 سخت قرار است خودکارت باشم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر